تعریف برنامه ی درسی صلح از دیدگاه روانشناسی
تعریف برنامهی درسی صلح
در رشتهی تحقیقات برنامهی درسی، اصطلاح برنامهی درسی با در نظر گرفتن جهتگیریهای کارشناسان و فعالان این رشته معانی متفاوتی داره. ممکنه برنامهی درسی به یافته های، تجارب، فرایندها، پشت سر همها، طرحها یا فعالیتها اشاره کنه (ملکی، 1378 و سیلور و الکساندر، 1376و میرزابیگی،1380).
ارائهی یه تعریف کامل و مانع از برنامه درسی سخته؛ اما واسه کارشناسان برنامهی درسی، یکی از تعاریف تقریبا مورد قبول تعریف رونالدداله. به نظر دال تعریف برنامهی درسی یعنی : محتوا و روند رسمی و غیررسمی که از راه اون ، فراگیرندگان تجربیات یادگیری(علم، مهارت، نگاه) رو تحت نظارت مدرسه فرا میگیرند (دال،1982:6).
رونالد دال [1]برنامهی درسی رو هم به محتوای رسمی و غیررسمی و فرایندهای از پیش قصدشده و قصدناشده یا از قبل برنامهریزی شده و از قبل برنامهریزی نشده نسبت میدهد و تعریف خود رو فقط به محتوای نوشته شده ، اهداف و مواد آموزشی محدود نمیکنه.
اما تعریف”برنامهی درسی صلح ” خیلی سخت تر از تعریف اصطلاح”برنامهی درسی”است. این به دلیل پیچیدگی تعریف اصطلاح “صلح” است. معنی صلح به معنی نبود جنگ نیس و واژههایی مثل دوستی، همگرایی، هماهنگی، علاقمندی، آرامش و نبود اختلاف به درستی معنی این واژه رو بیان نمیکنن.
تعریف صلح در معنی “نبودجنگ” بر اساس اندیشههای جون گالتونگه .گالتونگ یه جور سازمان اجتماعی ، که بهترین فرصت رو واسه صلح واقعی جفت و جور میبیاره ، توضیح کرده. اون واسه ایجاد صلح ایدهی کوچیک کردن و تمرکززدایی قدرت رو مطرح میکنه و باور داره سازمانهای کوچیک محیط بهتری واسه ظهور قدرت و قدرت محلی، مشارکت و سطوح بالای قدرت داخلگروهی رو جفت و جور میبیارن . به باور گالتونگ کشورها ، نهادها و مجامع بزرگ حس قدرت زیاد و وسوسهکنندهای رو در رهبران ایجاد میکنن و از طرفی کنترل قدرت در سازمانها و نهادهای بزرگ سخته و این عوامل زمینهی ظهور جنگ رو جفت و جور میبیارن .گالتونگ [2]صلح منفی رو حالتی تعریف کرده که نیازمند مجموعهای از ساختارهای اجتماعیه که امنیت رو تامین و از بروز خشونت فیزیکی مستقیم به وسیلهی افراد و گروهها یا ملتها جلوگیری کنن . اما از نظر سندی و پارکنیز[3] ممکنه ساختارهایی که گالتونگ از اونها نام میبرد ، پس از یه مدت باعث بروز جنگ شن . مثلا، همون سازوکارهای اجتماعی و ساختار انتظامی که در زمان استیلای حکومت کمونیستی در یوگسلاوی قبلی امنیت رو حاکم کرده بود ، با تغییر چند عوامل باعث جنگهای خونین گردید و به طرف یه ماشین کشتار تغییر وجود داد.(وولمن[4]، 1985:20-7).
خیالات و تعاریفی که از معنی صلح هست ، واسه فعالان و مربیان صلح شامل پیامهای مهمیه . فعالان و مربیان باید واسه اهداف بلندمدت آموزش بیشتر از راه های آنی دفع جنگ و بر طرف کردن دعوا اهمیت قائل شن. به این دلیل ، تصور ما دربارهی جنگ نباید به بر طرف کردن جدایی یا “صلح منفی” منجر شه . واسه ایجاد صلح مثبت ، مدارس باید به بازسازی رادیکال روابط میانفردی و بینالمللی همت گمارند . مهمترین این نوع روابط ، که ضرورت داره در مدارس به اونها توجه شه ، ایدهی عدالت جهانی و قانون جهانیه. تعریف دیگه صلح مثبت نشون دهنده این نکتهه که گسترش صلح و تقبیح جنگ فرآیندی همیشگی و طولانیه و به زمان جنگ و کمی پس از پایانی اون موکول نمیشه . تربیت افراد بافرهنگ و صلحطلب از راه آموزش و پرورش بهترین و امیدوارکنندهترین راه رو واسه رسیدن به صلح مثبته.
با در نظر گرفتن مطالب گفته شده ، تعریف رونالددال از برنامهی درسی باید در مرکز توجه قرار گیرد. تعریف برنامهی درسی صلح یعنی:”محتوا و پروسه رسمی و غیررسمی که از راه اون ، فراگیرندگان تجربیات یادگیری مثل صلح گرم و سرد(علم صلح ، مهارت صلح و نگاه صلح) رو با نظارت مدرسه فرا میگیرند.”
این تعریف با دیدگاه کانت مطابقت بیشتری داره. کانت در “مقالهی صلح پایدار یه طرح فلسفی” به صلح گرم و سرد به یه اندازه توجه داشته. اما دیدگاه اون به روشهای بر طرف کردن خشونت و اختلاف محدود نمیشه و نا آرومی یا اختلاف رو نتیجهی نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میدونه که باید قبل از رسیدن به یه صلح پایدار از بین برن . پیششرطهای ششگانهی صلح کانت در مقالهی “صلح پایدار” مثل پایان دادن به دشمنیها، به رسمیت شناختن استقلال دولتها، خلع اسلحه، نفی جنگ اقتصادی و نفی دشمنی و بیاعتمادی رو میتوان در بخشی صلح سرد و اجرای سهشرط یعنی تاسیس نظام مردمسالاری ، تشکیل فدراسیون دولتهای آزاد و حق جهانوطنی در گروهی صلح گرم قرار داد (کانت،صلح پایدار یه طرح فلسفی:94-93و102-99).
گذشتهی آموزش صلح
پژوهشی در مورد رابطه بین آموزش صلح و آموزش محیطی به وسیله هریس و میسچه [5]انجام شد.
این تحقیق اشاره میکنه که رشتههای آموزش محیطی و آموزش صلح میتونن از یکدیگر درباره صلح و روش هدف دارهای جور واجور واسه صلح، آموزش ببینه.
هریس ده هدف از آموزش صلح رو به توضیح پایین اعلام کرد: درک مهمترین معنی صلح جهت برخورد با ترس، جفت و جور کردن اطلاعات لازم در مورد سیستم امنیتی، درک رفتار خشونتآمیز، پیشرفت درک داخلفرهنگی، ایجاد تشخیص موقعیت در آینده ، یاد دادن و آموزش صلح به عنوان یه روند ، ارائه معنی صلح که شامل عدالت اجتماعی هم میباشه، تخمین احترام واسه زندگی و پایان خشونت. اون هم اینکه تاکید کرد که آموزش صلحآمیز باید به هر تلاشی واسه تدریس صلح وابسته باشه. عناصر کلیدی اینجور آموزشی یادگیری مشارکتی، جامعه دموکراتی، حساسیت محیطی و تفکر بنیادی هستن.
تئوری صلح رابطه مهمی رو بین صلح مثبت و منفی ایجاد میکنه . صلح منفی نبود درگیری فیزیکی مثل جنگ یا درگیریهای محیطیه و صلح مثبت نبود خشونت یا بیعدالتی سیستمیه . صلح منفی میتونه به عنوان وجود سیاستها ، ساختارها و عملکردهایی تعریف شه که از خشونت فیزیکی جلوگیری میکنه و تعیینکننده زندگی بشر و اتحاد نقش زمینه.
صلح مثبت میتونه به عنوان وجود سیاستها، سیستمها و عملکردهایی تعریف شه که به عزت نفس آدم احترام گذاشته، با نیازای انسانی روبه رو شده و عدالت محیطی و اجتماعی رو برپا کرده و ترتیب و اتحادی رو در آدم و جوامع و گروههای طبیعی برقرار میکنه.
بلوستین[6] در مقالهای با عنوان “مفاهیم اصولی آموزش صلح”[7] اینطور بیان میکنه که درخت صلح چندین شاخه محکم داره که از این قرارند :1- در آموزش بینالمللی علمآموزان در مورد فرهنگهای دیگه میآموزند تا تحمل و پایداری خود رو جهت انجام رفتار صلحآمیز مناسبتر به اجرا درآورند. 2- آموزش خلع اسلحه و آموزش حقوق بشر جهت بیانیه جهانی به عنوان یه اصل مورد به کار گیری قرار میگیرد، آموزش پیشرفته به علمآموزان درمورد مشکلات فقر و خشونتهای ساختاری 3- آموزش محیطی به علمآموزان در مورد شرایط خیلی بد سیارات، مشکلات اکولوژیکی و اجتماعی اونا میآموزد.تازگیا بیان این حقیقت که در هر جایی درگیری و جنگه. دلیل شده تا آموزش راهحلهای درگیری و جنگ لازم و لازم باشه. در نتیجه علمآموزان میتونن از از راه صلحآمیز و بدون درگیری جهت حل اختلاف به کار گیری کنه. (بلوستین، 2005)
جین یان پارک[8]در مقالهای با عنوان “حقوق بشر محرک و ابرازی واسه تغییر اجتماعی” بیان میکنه که صلح نه فقط نبود جنگ رو میرساند بلکه یه روش زندگیه و هنوز هیچکس از حق صلح به عنوان حقوق بشر لذت نبردهه. ایجاد صلح موضوعی اجتماعیه. در چشماندازی از نیاز به رسیدن به آموزش صلح از راه حقوق بشر به روشهایی که در سطوح جور واجور در مرکز آسیا-اقیانوسیه واسه آموزش جهت تفاهم بینالمللی همراه با مرکز آموزش صلح دانشکده معلمان دانشگاه کلبیا به وجود اومد اشاره کرد.این مرکز نشست خاص یهروزهای رو با عنوان حقوق بشر(یادگیری در جهت فرهنگ صلح) ارائه داد.(جین یان پارک، 2004)
هلن لوگر[9]در گزارشی به نقش اساسی مربی در مورد صلح پرداخته. ایشون در این گزارش نشست کاری که در مرکز آموزش آسیایی واسهسازی بینالمللی که تحتنظر یونسکو فعالیت میکنه رو معرفی میکنه. موضوع این نشست کاری حرکت به طرف فرهنگ صلح بود که موضوع صلح رو به عنوان روشی واسه زندگی همه مردم قاره آسیاییان میکنه. یکی از اهداف این نشست بررسی روش هدف دارها و عملکردهاییه که باعث خشونت و درگیری میشن. یکی از مهمترین روشهای روشهای ایجاد فرهنگ صلح از راه برنامههای آموزشی و برنامهریزی شده.(لوگر، 2004
[1].Dal
[2].Galtong
[3].Sendi & Parkniz
1.Volman
[5].Harris & Mische
[6].Bluestein
[7].Fundamental concepts of peace education
[8].Yunpark
[9].Lovegrove