پروسه های اصلی در مدیریت زنجیره تامین
پروسه های اصلی در مدیریت زنجیره تامین:
مدیریت زنجیره تامین دارای سه پروسه کلی و اصلیه که عبارت ان از (عالم تبریز و رحیمی، 1388):
- مدیریت اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی
- مدیریت لجستیک (مدیریت موجودی و جریان مواد)
- مدیریت روابط در زنجیره تامین
بین این سه عامل، مدیریت روابط شاید مهم ترین نقش رو در کل مدیریت زنجیره تامین و بهبود کارکرد اون بازی میکنه و در اصل عامل رابطه، عامل قوی و موثری در شکستها و موفقیتهای تجاری یه شبکه تامین میباشه. نکته اساسی و بسیار مهم در مورد سه عامل فوق اینه که باید یه نظام و سیستم پویا واسه بررسی و بهبود این سه بخش در زنجیره وجود داشته باشه، چون شرایط محیطی میتونه شدیدا متغیر بوده و بر کارایی و حتی حذف یه زنجیره، موثر واقع شه. از همین رو بازنگری و ارائه راهحلهای مناسب و هم اینکه تعیین راهکارهای آینده زنجیره، خیلی با اهمیته. با در نظر گرفتن این موضوع میتوان گزینه چهارمی رو هم به این سه عامل در زنجیره تامین،که یعنی مدیریت راهبردی زنجیره تامین، اضافه کرد.
الف) مدیریت اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی:
مدیریت درست اطلاعات در زنجیره تامین موجب هماهنگی بیشتری می شه. گزارش مناسب و امکان انتقال اطلاعات درست، باعث میشه تا پروسه ها، موثر و موثر گشته و مدیریت اونا راحت تر شه. مدیریت اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تامین میتونن بر تصمیمگیری داخلی بخشهای جور واجور زنجیره تامین موثر باشن که این موضوع از اهمیت بالای این عامل در زنجیره تامین حکایت میکنه.
کلا مدیریت اطلاعات در بخشهای مختلفی موثر هستش که بعضی از اونا عبارتند از :
- مدیریت لجستیک: انتقال، جابجایی، پردازش و دسترسی به اطلاعات لجستیکی واسه کاملسازی پروسه های سفارشدهی و ساخت، تغییرات سفارش، زمانبندی تولید، پروسه های حمل و نقل، برنامههای لجستیک و عملیات انبارداری
- رد و بدل کردن و پردازش دادهها میان شرکا، مثل رد و بدل کردن و پردازش اطلاعات فنی، سفارشات و چیزای دیگه ای به جز اینا
- جمعبیاری و پردازش اطلاعات واسه بررسی پروسه منبعپیدا کنی و آزمایش، انتخاب و پیشرفت تامینکنندگان
- جمعبیاری و پردازش اطلاعات عرضه و درخواست و چیزای دیگه ای به جز اینا، واسه پیشبینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و درخواست
- ایجاد و بهتر شدن روابط شرکا
ب) مدیریت لجستیک (مدیریت موجودی و جریان مواد):
طبق تعریف انجمن مدیریت لجستیک، لجستیک عبارت از پروسه برنامهریزی، به کار گیری و کنترل موثر و موثر جریان و ذخیره جنسا، خدمات و اطلاعات مربوط از نقطه شروع تا نقطه مصرف، به خاطر یکی بودن با نیازای مشتری، میباشه.
لجستیک به مدیریت جریان فیزیکی که از منابع تامین شروع شده و در نقطه مصرف، پایان مییابد و هم اینکه به جایپیدا کنی کارخانهها و انبارها و هم به مدیریت سطوح موجودی، مواد و سیستمهای اطلاعاتی میپردازه.
یکی از مهمترین مسائلی که لجستیک به اون میپردازه و نتیجه اون تاثیر عمیقی بر کارکرد سازمان داره، کاملسازی فعالیتهاییه که معمولا، در بخش وظایف افراد جور واجور قرار گرفتهان. مثلا لجستیک به موجودی و حمل و نقل به شکل کامل نگاه کرده و با این نگاه واسه اونا برنامهریزی میکنه.
پ)مدیریت روابط:
مهمترین عامل واسه مدیریت موفق زنجیره تامین، رابطه مطمئن میان شرکا، در زنجیره س. به گونهای که شرکا، اعتماد دوطرفه به قابلیتها و کارکرد یکدیگر داشته باشن. داشتن همکاریهای مشترک دراز مدت و خوب با شرکای زنجیره از مهمترین عناصر موفقیت زنجیره تامینه. یکی از اصلیترین عناصر همکاریهای مشترک، فرهنگ همکاری میباشه که شامل اعتماد، رابطه دوجانبه، مبادله اطلاعات، راستی و درستکاری و درک مشترک میشه.
ت)مدیریت راهبردی زنجیره تامین:
این بخش از مدیریت زنجیره تامین، باید تصمیماتی در پیش گرفتن کنه که اثرات طولانی یه مدت روی سازمان داره و تعداد، محل و ظرفیت انبارها و کارخانه و جریان مواد در شبکه لجستیک رو در بر میگیرد. دیدگاهی که به وسیله هلمینگ و زوننبرگ (Helming &Zwanenbueg, 1999) به خاطر پیادهسازی راهکارها ارائه گردید، باور داره که به خاطر پیادهسازی راهکارها باید بر پنج زمینه تمرکز کرد:
- ساختار زنجیره تامین[1]
- رفتارای توانمندساز[2]
- ارتباطات راهبردی[3]
- سازماندهی
- کاربرد فناوری اطلاعات [4]
[1] Supply Chain Configuration
[2] Enabling Practices
[3] Strategic Relationship
[4] Organization & application of information technology