نقد و بررسی چیستی، مبانی و روش تفسیر تطبیقی- قسمت ۱۴
- ۱٫ ۲٫ ۴٫ تفسیر مفاتیح الغیب
ابوعبدالله محمد بن عمر تمیمی بکری رازی مشهور به فخرالدین رازی(۵۴۴-۶۰۶ق) متکلمی اشعری و فقیهی شافعی است. بارزترین گرایش رازی در تفسیرش، گرایش کلامی است. تفسیر او به نامهای «تفسیر کبیر» و «مفاتیح الغیب» شهرت دارد. وی ذیل آیات اعتقادی، در درجه نخست آرای معتزله را نقل و نقد میکند و در درجه بعد به نقد و ارزیابی دیدگاههای سایر فرق، اهتمام میورزد.
رازی آرای مخالفان را چنان با دقت و به تفصیل مطرح میکند و محل نزاع را چنان آشکار بیان میکند که برخی از اشعریها را به اعتراض واداشته است و ایشان به طنز درباره وی گفتهاند که آراء مخالفان را نقد تقریر میکند، ولی نسیه پاسخ میدهد.[۱۸۶] وی معمولاً دیدگاههای تفسیری شیعه را به دقت رصد کرده است و آنها را نقل و نقد کرده است. گستره رصد فخر رازی فقط به آیات امامت محدود نمیشود. وی بهخصوص در آیاتی که روایت شأن نزول دارند، چه آنهایی که درباره خلفا روایت شدهاند و چه آنهایی که در شأن اهلبیت است، از نقل و نقد آراء شیعه غفلت نکرده است. سیره فخر رازی در تفسیرش نه تنها پیش از وی در میان مفسران اهل سنت سابقه ندارد، بلکه بسیاری از مفسرانِ پس از وی، روش او را در بررسی آیات مورد استناد شیعه در بحث امامت پی گرفتهاند و حتی همان ایرادهایی که وی به تفسیر شیعه وارد کرده است، بیان نمودهاند.
الف. آیات امامت: بیشترین توجه رازی در میان آیات امامت، به آیه ولایت بوده است. او در این آیه هم تلاش بسیاری در قبولاندن نظر خود میکند و هم اهتمام ویژهای به ردّ نظر شیعه دارد. تطبیق از اینجا آغاز میشود که او برای «الذین آمنوا» دو قول برشمرده است: ۱٫ همه مؤمنان؛ ۲٫ شخص معین که عکرمه گفته ابوبکر است و از ابن عباس نقل شده مراد علی(ع) است.[۱۸۷] سپس مینویسد: شیعه بر اساس این آیه میگوید که امام پس از رسول الله(ص)، علی بن ابیطالب(ع) است؛ زیرا مراد از این آیه امام است و با این معنا از آیه، منظور از امام، همانا علی(ع) است. وی به تفصیل و در دو مقام، استدلال شیعه را آورده است. مقام اول: کلمه «إنما» دالّ بر حصر است و چون در آیات دیگر قرآن، همه مؤمنین یار همدیگر معرفی شدهاند، پس معنای نصرت صحیح نیست و منظور از ولایت، تصرف یک شخص در امور است که همان امامت است…؛ مقام دوم: مراد از ولیّ، امام علی(ع) است، بنا بر چند وجه: ۱٫ هر کس که گفته مراد از ولیّ، امام است، آن امام را علی(ع) دانسته است. ۲٫ روایات هم این قول را تأیید میکند و کسی هم نمیتواند بگوید شأن نزول آیه ابوبکر بوده است، چراکه اگر اینطور بود، همین آیه بر امامت وی دلالت میکرد و دیگر امت بر خلافت وی اجماع نمیکردند و به همین آیه استناد میکردند. ۳٫ جمله «و هم راکعون» حال است برای «یؤتون الزکاه» و چنین حالی فقط برای علی(ع) محقق شد.[۱۸۸]
رازی استدلال شیعه را به درستی نقل میکند، اما به منبع خاصی ارجاع نمیدهد. وی پس از نقل دیدگاه شیعه، به طور مفصل به نقد آن میپردازد. برای اینکه وسعت نقد وی مشخص شود، خلاصهای از آن را نقل میکنیم: ۱٫ سیاق آیات نشان میدهد که معنای ولیّ نصرت و محبت است، نه اولی به تصرف؛ ۲٫ مقتضای آیه آن است که ولایت در زمان رسول الله منعقد بوده باشد و این اقتضا با معنای نصرت سازگار است، نه معنای اولی به تصرف؛ ۳٫ اگرچه حمل لفظ جمع به مفرد، برای تعظیم ممکن است، اما نیازمند قرینه است و در این آیه قرینهای نیست؛ ۴٫ آیه قبل «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِه» از دلایل محکم در اثبات امامت ابوبکر است، از همینرو اگر این آیه بخواهد امامت علی(ع) را اثبات کند، تناقض پیش میآید؛ ۵٫ علی(ع) از این روافض به تفسیر قرآن آگاهتر بود و اگر این آیه بر امامت او دلالت داشت، در یکی از مجالس از آن خبر میداد؛ ۶٫ اگر هم مراد از آیه، امامت علی(ع) باشد، چون این آیه مربوط به زمان حیات رسول الله نیست، پس میتوان گفت: امامت ایشان را پس از سه خلیفه اول بیان کرده است.[۱۸۹]رازی تکتک موارد بالا را توضیح میدهد که نشان از سعی و کوشش مثالزدنی وی در نقد آرای شیعه است.
مفسر «مفاتیح الغیب» در آیه اولیالامر و در بیان مصداق، ابتدا نظر خودش را میآورد. وی معتقد است که اطاعت اولیالامر مطلق است و لازمه چنین اطاعتی آن است که اولیالامر معصوم باشد. این معصوم یا اجماع امت است یا بعضی از آنها؛ اما اطاعت بعضی از امت ممکن نیست، چون شناخت معصوم و دسترسی به وی در زمان ما ممکن نیست، پس مراد اجماع امت و اهل حلّ و عقد است.[۱۹۰] وی سپس میگوید که مفسران، اقوال دیگری در تفسیر این آیه ذکر کردهاند: ۱٫ خلفای راشدین که برایش هیچ مستندی نمیآورد؛ ۲٫ امرای سرایا که به دو روایت مستند میکند؛ ۳٫ علما که ارجاع میدهد به روایات صحابه و تابعین؛ ۴٫ ائمه که هیچ مستندی از شیعه برایش نقل نمیکند، تنها میگوید: «نقل عن الروافض أن المراد به الأئمه المعصومون».[۱۹۱]
او هیچیک از این اقوال را صحیح نمیداند، بلکه معتقد است مراد از اولیالامر، اجماع اهل حلّ و عقد است. او قول دوم و سوم را مستقیم ردّ میکند، اما درباره قول اول نظری نمیدهد. این در حالی است که از منابع وی، در قول دوم و سوم، معلوم میشود که مستند این اقوال، روایات است و در روایات اهل سنت، خلفای راشدین بهتنهایی ذکر نشده است، بلکه در برخی روایات، از میان خلفای راشدین فقط از ابوبکر و عمر یاد شده و در بعضی دیگر، نام خلفای راشدین به همراه برخی از صحابه آمده است.[۱۹۲] حتی زمخشری هم که خلفا را مراد آیه دانسته بود، خلفا را از مصادیق امرا معرفی کرده است، نه آنکه مراد آیه را ایشان دانسته باشد.
رازی نقد قول شیعه را با این جمله آغاز میکند: «اما حمل الآیه على الأئمه المعصومین على ما تقوله الروافض ففی غایه البعد لوجوه»[۱۹۳]. از نظر وی، سه ایراد به تفسیر شیعه وارد است: ۱٫ اطاعت از ائمه مشروط است به شناخت آنها و دسترسی به ایشان و این شرط آیه را از اطلاق خارج میکند، در حالی که امر به اطاعت اولیالامر در آیه، مطلق و بدون شرط است؛ ۲٫ لفظ اولیالامر جمع است و این در حالی است که آنها در هر زمان از یک امام تبعیت میکنند و حمل لفظ جمع بر فرد خلاف ظاهر است؛ ۳٫ اگر مراد از اولیالامر امام معصوم بود، بایستی ردّ تنازع را بدیشان برمیگرداند.[۱۹۴]
رازی در آیه تبلیغ، ده قول برای سبب نزول آیه ذکر میکند. قصه رجم و قصاص یهود، عیبجویی یهود از پیامبر(ص)، ماجرای زید و زینب از آن چمله است و دهمین موردی که وی نقل میکند، موافق با دیدگاه شیعه است:
دهم: آیه در حق علی بن ابیطالب(ع) نازل شده است و هنگامی که آیه نازل شد، پیامبر(ص) دست علی (ع) را گرفت و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه» … این روایت از ابنعباس و براء بن عازب و محمد بن علی[۱۹۵] نقل شده است. اگرچه تعداد این روایات بسیار است، ولی بهتر است آیه را اینطور تفسیر کرد که خداوند پیامبرش را از مکر یهود و نصارا ایمن داشت و او را مأمور کرد که بدون توجه به اهل کتاب به تبلیغ خود ادامه دهد، زیرا این آیه در سیاق آیات اهل کتاب واقع شده است و ماجرایی که در این روایات آمده با این سیاق هماهنگ نیست.[۱۹۶]
همانطور که از این نقل قول برمیآید، وی این روایات را در منابع اهل سنت ملاحظه کرده است و چنین نیست که او این قول یا روایات آن را از منابع شیعه نقل کرده باشد. از همین روست که تنها دلیلش بر ردّ روایات، علیرغم کثرت آن، سیاق است.
مفسر «مفاتیح الغیب»، آیه اکمال را دلیلی بر بطلان نظر شیعه در باب امامت میداند؛ زیرا طبق محتوای این آیه کافران از دستاندازی به دین خدا ناامید شدند و این آیه با عقیده شیعه سازگار نیست، چون ایشان اعتقاد دارند که پیامبر(ص)، امر امامت را به علی(ع) واگذار کرد و مردم با این دستور مخالفت کردند و این عقیده با نصّ آیه ناسازگار است.[۱۹۷]
ب. فضایل خلفا: تفسیر فخر رازی از آیه غار، دربردارنده مراحل کامل اجرای مؤلفه تطبیق در نوع خود است. وی بر اساس آیه غار، بنا بر دوازده وجه فضیلت ابوبکر را اثبات نموده است، برخی از این وجوه چنین است:
- اینکه پیامبر(ص) ابوبکر را با خود در آن شرایط حساس به همراه برد، نشانه آن است که او را از مؤمنان صدیق میدانست و مطمئن بود که باطن و ظاهر وی یکسان است.
- با اینکه مسلمانان مخلص دیگری هم بودند که چه بسا از لحاظ نسب هم رابطه نزدیکتری با وی داشتند، ولی پیامبر(ص) ابوبکر را برگزید، حاکی از آن است که ابوبکر به فرمان الهی انتخاب شده بود و نشانه مقام والای وی در دین است.
- خداوند او را ثانی پیامبر(ص) نامید و علما ثابت کردهاند که وی در بسیاری از مناصب دینی ثانی پیامبر(ص) بود؛ وقتی پیامبر(ص) به رسالت مبعوث شد، اسلام را بر ابوبکر عرضه داشت و او پذیرفت؛ ابوبکر در غزوات از پیامبر(ص) جدا نمیشد، پس ثانی وی بود؛ وقتی پیامبر(ص) در بستر بیماری بود، به جای وی نماز جماعت برگزار کرد؛ در کنارش به خاک سپرده شد.
- شیعه با استدلال به آیه «قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ»(کهف:۳۷) گفتهاند لقب صحابی دالّ بر فضیلت نیست؛ اما این آیه، جهت خواری و پستی را ذکر کرده و آیه مورد بحث، برای تشریف قائل شدن و این دو مقام یکی نیستند.
- معیت مطرح شده در این آیه معیت نصرت و حفظ است و هر کس را خدا همراهی کند از متقین است، چون در آیه دیگر فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ»(نحل:۱۲۸). این آیه حصر دارد که خداوند همراه متقین است و لاغیر. پس ابوبکر از متقین است.
- عبارت «لاتحزن» نهی مطلق است و نهی، دوام و تکرار را میرساند، نشان میدهد که ابوبکر پس از این هیچگاه محزون نشد، نه قبل از موت، نه حین موت و نه پس از آن.
- اگر رسول الله(ص) در آن سفر وفات مییافت، لازمهاش آن بود که ابوبکر وصیّ امت وی شود. همچنین آنچه از وحی رسیده بود را کسی جز ابوبکر نمیتوانست به امت برساند.[۱۹۸]
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |