زمینههای مورد نیاز کارآفرینان جوان جهت مشاوره عبارتند از:
قوانین، مالیات، تامین مالی، کنترل، حسابداری هزینه
سازمان، ساختار، فنّاوری
ISO 900 تجزیه و تحلیل علمی و…
۲- برنامه رقابتی “ایده تا کسب و کار”
هدف این برنامه انتقال فنّاوری نو و حمایت از ایدههای نو و انتقال آن به بازار میباشد این برنامه از سال ۲۰۰۰ شروع شده است، میزان حمایت مالی این برنامه حدود ۴ میلیون دلار میباشد.
۳- تاسیس “مرکز A+B”
هدف از این مرکز، افزودن دائمی تعداد دانشگاهها به بحث کسب و کار، بالا بردن کیفیت و امکان موفقیت در ایجاد کسب و کار، توسعه توان ایجاد موسسات از طرف دانشگاهها و مدارس عالی خارج از دانشگاه، بهبود مسیر تحقیقات برای ایجاد شرکت، حمایت از انتقال فنّاوری، استفاده از روشهای مختلف آموزشی، تدریس بیشتر رشته کارآفرینی در دانشکدههای مهندسی و بازرگانی است. این مرکز دارای دو شریک همکار میباشد. یکی از دانشگاهیانی که در امر کارآفرینی و نوآوری فعال میباشند و دیگری محقق خارج از دانشگاه که از صنعت حمایت میکند. در این مرکز ده مورد نوآوری در حال انجام باشد و این مرکز از سال ۲۰۰۱ شروع به کار نموده و تحت نظر یکی از وزرای فدرال اتریش میباشد.
فرد کارآفرینی (کسی که ایده فکر نو دارد) جهت تشویق به کارآفرینی حداکثر میتواند دو سال در این مرکز بماند و هزینههای مشخصی برای یک و نیم سال متوسط وام بدون بهره تامین خواهد شد.
۴- بنیاد کارآفرینی کافمن
بنیاد اوینگ ماریون کافمن در راستای تقویت کارآفرینی در سراسر آمریکا و ارتقای آموزشهای جوانان و کودکان با همکاری همپیمانان خود فعالیت میکند. این بنیاد فعالیتها و تلاشهای خود را بر دو محور اصلی متمرکز ساختهاست: کارآفرینی و آموزش.
همچنین ایجاد جامعهای جهانی که در آن کارآفرینان ابزار و اطلاعات موردنیاز را در اختیار داشته باشند، از دیگر اهداف این مرکز است. در بنیاد کافمن ارتقای کارآفرینی در تمامی سطوح مدنظر بوده و به همین منظور رهبران و محققان صاحبنام آن درصدد بالابردن سطح شناخت افراد از تأثیر عوامل اقتصادی بر کارآفرینی هستند و سعی دارند برنامههای تأیید شدهای را در راستای بالابردن مهارتها و تواناییهای کارآفرینی اجرا نمایند.
در بخش آموزش ،اهداف والایی در جهت بهبود سطح آموزش آکادمیک کودکان و نوجوانان طرحریزی شده است. در این راستا تمامی برنامههای اصلی که مورد سرمایه گذاری قرار گرفتهاند، با دیدی منتقدانه جهت یافتن بهترین راههای بهبود شرایط و تجدیدنظر بر منابع، ارزیابی میشوند. از سویی تلاشهایی که به گسترش اقدامات نوآورانه برای بهبود سطح آموزش آکادمیک دانشآموزان مرکز مرتبط هستند، از طریق انکوباتور منطقه کنزاسسیتی پیگیری میشوند.
فلسفه وجودی
هدف بنیانگذاران این مرکز خطرپذیری و جستجوی فرصتهایی است که تفاوتهای شگرفی در زندگی افراد ایجاد خواهدکرد. در این مرکز که تحقیق و تفکر اساس آن محسوب میشود، بر ایدههای تأکید میشود که طرز تلقی افراد را درمورد کارآفرینی تغییر میدهد و کودکان را برای دستیابی به تحصیلات آکادمیک یاری میدهد.
مأموریت و رویکردهای اجرایی
کمک به افراد در جهت کسب استقلال اقتصادی از طریق گسترش موفقیتهای تحصیلی و کارآفرینانه و ثابت قدم ماندن در پیگیری اهداف اولیه اوینگ کافمن، بنیانگذار این مرکز، حاصل میشود. در پی تحقق اهداف مرکز، اصول ذیل از اهم فعالیتهای آن قرار باشند:
تشخیص فرصتهایی که میتوان از طریق پیگیری ایدهها، سرمایه مرکز و همچنین فعالیت افراد آن به برخی اهداف از پیش تعیینشده به نفع جامعه دست یافت.
گسترش برنامههای تحقیق محور و نوآورانه که به ارائه راهحلهای پایدار و عملی منجر میشود.
تبدیل منطقه کانزاسسیتی به یک انکوباتور قابلدسترس که امکان بررسی و آزمایش بسیاری از رویکردها پیش از اجرا در آن فراهم باشد.
همکاری با دیگر مراکز با در اختیار گذاشتن منابع و قابلیتهای موجود بدون وابسته ساختن آنها. ( دفتر امور توسعه کارآفرینی ، ۱۳۸۶)
۲-۲-۲۱-وضعیت شاخصهای کارآفرینی در ایران
با عضویت ایران در کنوانسیون دیدهبان جهانی کارآفرینی انجام برنامه پژوهشی در کشور با متولیگری دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران آغاز گردیده است . هدف از این برنامه پژوهشی ارزیابی و سنجش شاخصهای کارآفرینی در دنیاست که هر ساله به صورت همزمان در ۴۲ کشورعضو اجرا میشود که بر این اساس ۱۶ شاخص دیدهبان جهانی کارآفرینی در کشورهای عضو محاسبه و امکان مقایسه هر کشور با سایر کشورهای عضو فراهم میشود.
شاخص کارآفرینی نوپا یکی از مهمترین شاخصها در این حوزه است . بر این اساس میزان افراد بالغ ۱۸ تا ۶۴سالهای که درصدد راهاندازی کسب و کار جدیدی هستند و یا مسئول کسب و کاری که بیش از ۴۲ ماه عمر ندارد میباشند، سنجیده میشود که رتبه ایران در این شاخص بین ۴۲ کشور ۱۹ میباشد و بر اساس شاخص به دست آمده از هر ۱۰۰ نفر ۹ نفر به دنبال کسب و کار جدید میروند که این میزان در مقایسه با میانگین جهانی که حدود۱۰ است، رقم مطلوبی است.
همچنین در بررسی در مورد سنجش کارآفرینی نوپای مردان و زنان نتایج زیر حاصل شده است : بر این اساس کارآفرینی نوپای مردان در ایران حدود ۱۴ درصد و کارآفرینی نوپای زنان ۱۵/۴ درصد بوده که شاخصهای جهانی دیده بان جهانی درا
ی
ن باره به ترتیب ۷۶/۱۲ و ۶۱/۷ درصد بوده است.
همچنین درصد جمعیت ۱۸ تا ۶۴ سالهای که مدیریت کسب و کارآفرینانه دارند و بیش از ۴۲ ماه سابقه فعالیت دارند بر این اساس محاسبه شده و رتبه ایران در این شاخص در بین ۴۲ کشور ۱۸ است و در مجموعه فعالیتهای کارآفرینانه شامل فعالیتهای کارآفرینی نوپا و تثبیت شده، رتبه ایران ۱۹ میباشد.
همچنین شاخص قصد کارآفرینانه مبنی بر راهاندازی کسب و کار جدید طی سه سال آینده، از هر ۱۰۰ نفر ۳۷ نفر خواستار راه اندازی کسب و کار جدید طی سه سال آینده هستند که میانگین جهانی در این مورد ۴۶ درصد است.
مطالعات GEM نشان میدهد که کسانی که تحصیلات بالاتری دارند به سمت کارآفرینی فرصتگرا تمایل دارند و در واقع با تشخیص فرصت به سمت راهاندازی کسب و کار میروند.
از موارد دیگر مورد بررسی کارآفرینی فرصت گرا در برابر کارآفرینی قهری و اجباری است که باعث رشد و توسعه کشور میشود. شاخص کارآفرینی فرصت گرا در ایران بیش از ۵ درصد است که رقم جهانی آن حدود ۷ درصد است و همچنین شاخص کارآفرینی قهری برای ایران تقریبا سه برابر مقدار جهانی است.
نرخ خروج از کسب و کار را در ایران ۱۵/۳ درصد و با رتبه ۲۹ می توان گفت: در ارتباط با شرایط و محیط کسب و کار نیز شاخصهای مورد نظر ارزیابی میشوند که از این شاخصها میتوان به پشتوانه مالی، سیاستها و برنامههای دولت، فضای آزاد بازار و زیر ساختهای فیزیکی، هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و غیره اشاره کرد. در این حوزه نظرسنجی از خبرگان کارآفرینی هر کشور صورت میگیرد که بر این اساس با حداقل ۵۰ نفر مصاحبه میشود.
ایران در حوزه شاخص پشتیبانی مالی در بین ۳۱ کشوری که دادههایشان را در این حوزه ارائه کردهاند رتبه ۱۷، در حوزه شاخص سیاستهای دولتی رتبه ۲۷، در حوزه برنامههای دولت رتبه ۱۹،در حوزه تعلیم آموزش کارآفرینی ۲۱، انتقال تحقیق و توسعه ۱۶، فضای آزاد بازار ۲۳، زیر ساختهای فیزیکی رتبه ۲۸، منزلت اجتماعی کارآفرینان رتبه۱۶و شاخصهای فرهنگی اجتماعی رتبه ۱۶را داراست.
در مجموع شاخصهای محیط کارآفرینانه نشان میدهد که وضعیت خیلی هم نامطلوب نیست و در بسیاری از موارد در حد متوسط قرار داریم که این نتایج بر خلاف نتایج ارائه شده از سوی بانک جهانی است.
راهاندازی زیر ساختها و مراکز کارآفرینی در کل مراکز، ایجاد خانههای کارآفرینی در نواحی مختلف شهرداری، ایجاد فعالیتهای مجازی، راهاندازی مرکز مجازی کارآفرینی، آموزش شهروندان در حوزه کسب وکار، تهیه طرحهای حمایتی برای ایجاد فعالیتهای اقتصادی، آشنایی مردم با توسعه کارآفرینی و میل به کارآفرینی، ترویج آموزش و فناوری اطلاع رسانی و برگزاری نشستهای کارآفرینی، سمینارها و کارگاههای آموزشی، ایجاد فضاهای رشد در مراکز کارآفرینی برای نخبگان از جمله برنامههای است که برای توسعه کارآفرینی در کشور توصیه شده است . ( نقل از رئیس پروژه گسترش کارآفرینی در ایران ، ۱۳۸۷)
۲-۲-۲۲- موانع حرکت کارآفرینی در ایران
کارآفرینی فرآیند تولید ثروت برای دیگران و خلق چیزی جدید و با ارزش از طریق پیوند عوامل تولید و همراه با تحمل ریسکهای بزرگ مالی و زمانی است. به این ترتیب کارآفرین ضمن داشتن روحیه استقلالطلبی، با عزم و اراده جدی و پذیرش مسئولیت تصمیمهای خود، اقدام به فعالیت خلاق مینماید.
علت رشد پایین اقتصادی در بخش خصوصی نه تنها فقدان فرهنگ کارآفرینی است بلکه در هر سه مرحله از ایجاد یک فعالیت کارآفرینی، موانع نهادی و ساختاری بسیاری وجود دارد که باید برای آنها چارهای اندیشید. (حقیقی ، ۱۳۸۶)
الف) موانع کارآفرینی در مرحله آموزش و زمینه سازی
ضعف آموزش عالی: در کشورهای اروپایی و آمریکا، مباحث کارآفرینی از چنان اهمیتی برخوردارند که در دوره کارشناسی و کاشناسی ارشد همه رشتههای دانشگاهی حداقل یک درس با عنوان کارآفرینی ارائه میشود؛ به جهت اهمیت موضوع، کاربردی بودن درس و همچنین منافع بسیار زیاد مشاهده شده از آن، مهارتهای ارائه شده در این درس به دقت و متناسب با اهداف و سیاستهای کلان اقتصادی تعیین میشوند.
لیکن در ایران -علیرغم توجه بیشتر در سالهای اخیر- هنوز هم اهمیت موضوع برای تصمیمگیرندگان مشخص نیست و به دورههای آموزشی خارج از برنامه درسی اکتفا شده است. علاوه بر این، آموزشهای ارائه شده نیز، در یک نظامِ متناسب با سیاستهای کلان کشور تهیه نشده است.
ریسک گریزی در محیط خانواده، مدرسه و جامعه به گونهای است که غالب جوانان، حتی قشر تحصیلکرده را به سمت حرفههای با درآمد مطمئن و بدون ریسک سوق میدهد.
نگرش نادرست به پول و ثروت، علیرغم تقدس ثروت در اسلام، به عنوان یک “ابزار” برای زندگی بهتر، فرهنگ شکلگرفته در جامعه، نگرش درستی نسبت به پول نداشته و به ثروتمند همواره به چشم شیاد و دزد نگریسته میشود. به این ترتیب افراد نه به دنبال نفع شخصی خود میروند و نه به دنبال یافتن راههای صحیح کسب درآمد بیشتر هستند. عدم توجه به آموزش حین کار و توانمندسازی افراد، علاوه بر خانواده و مدرسه یکی از فرصتهای مناسب آموزش مهارتهای کارآفرینی ،آموزش حین کار است که در کشور به آن توجهی نمیشود. (همان منبع )
ب) فقدان عوامل انگیزش در مرحله تحرک کارآفرینی
انگیزش آن چیزی است که باعث میشود فرد اقدام به فعالیت کارآفرینی کند و شامل الگوهای رفتاری، شبکه افراد پشتیب
ان روحی و شبکه افراد پشتیبان تخصصی است.
فقدان الگوی رفتاری مناسب: به جهت مخفی بودن موفقیت افراد پر تحرک و کارآفرین و همچنین عدم پوشش رسانهها و بیتوجهی به موفقیت این افراد، از جهت الگوهای مشخص و موفق، انگیزشی در جامعه ایجاد نمیشود.
فقدان شبکه پشتیبان روحی: نه تنها محیط خانواده، مدرسه و جامعه جوانان را به سمت حرفههای با درآمد مطمئن و بدون ریسک سوق میدهد بلکه به صورت یک عامل ضد انگیزشی از فعالیتهای کارآفرینانه آنها نیز جلوگیری به عمل میآورند.
فقدان شبکه پشتیبان تخصصی: به جهت قدرتمند بودن بخش عمومی در کشور و انحصار دولتی، تاکنون یک بخش خصوصی قوی و پویا در اقتصاد شکل نگرفته است. لذا حتی با اقدام برای فعالیت کارآفرینانه، کارآفرین ناچار است برخی از مشکلات و اشتباهات را خود تجربه کند تا حرکت و مسیر صحیح را بیابد.
تضمین بقای شغل: سازمان دولت، بزرگترین استخدامکننده نیروی کار تحصیلکرده در کشور است. به علاوه دولت سعی در حفظ نیروی کار خود دارد. به همین منظور به جای اخراج صاحب یک منصب، با تغییر شغل وی، در قسمت دیگر دولت از خروج این نیروها جلوگیری میکند. در حالیکه خروج این نیروها از دولت به معنی ورود آنها به بخش خصوصی و به احتمال بسیار زیاد کارآفرین شدن آنهاست. (همان منبع )
ج) موانع کارآفرینی در مرحله جهش (منابع و فرصتها)
موانع موجود در کشور، باعث خروج کارآفرینانِ با انگیزه و کاهش فعالیتهای ایشان شده است. برخی از این موانع عبارتند از:
انحصار دولت: نامشخص بودن موفقیت افراد پر تحرک و وجود شواهد و شایعاتی مبنی بر اینکه “به علت ساختار انحصاری دولت، همواره تحرک در جامعه با شکست مواجه شده است” باعث میشود که افراد، تمامی فرصتهای فعالیت را در دست دولت بدانند. لذا اقدام به جستجو برای یافتن فرصتهای بکر نمیکنند و روحیه سکون بر جامعه حاکم میشود.
سرکوبی خلاقیت: درآمد نفت باعث شده است که دولت در عمل خود را بینیاز از خلاقیت مردم بداند و لذا به نیروی انسانی خلاق توجهی ندارد. جهتگیریهای دولت نهم در مورد مهاجرت نخبگان و کم اهمیت دانستن خروج سرمایههای عظیم انسانی شاهدی بر این مدعاست. علاوه بر این، ماهیت نو بودن فعالیت کارآفرین ضرورت شفاف شدن قوانین مالکیت معنوی، حق امتیاز، پروانه ثبت اختراع و… را روشنتر میکند.
ناامنی حقوق مالکیت خصوصی: از یک طرف تصور اینکه دولت ممکن است همچون گذشته اقدام به مصادره شرکتها نماید و مداخله بیش از حد دولت در تعیین دستمزدها، قیمت محصول، قیمت سرمایه، نرخ ارز و… از طرف دیگر، باعث شده است که افراد احساس کنند در تملک محصول کار و تلاش خود اختیار چندانی ندارند.
برای جستجو در بین هزاران پایان نامه
در موضوعات مختلف و دانلود متن کامل آنها
با فرمت ورد به سایت zusa.ir مراجعه نمایید